سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امام زمان(2)-انجوی نژاد (پنج شنبه 87/2/5 ساعت 1:12 صبح)
بسم الله الرحمن الرحیم انحرافات مکتب امام زمان (عج) 2 امشب بحث شناخت آقا امام زمان (عج) رو ادامه خواهیم داد . عقاید مکاتب انحرافی که در حول و حوش شخصیت امام زمان (عج) فعالیتهای منحرف دارند ، رو یه مقدار بیان کردیم . گفتیم که به منحرفین نگاه می کنیم و اعمال خود را می سنجیم که خدای نکرده ما جزء این مکاتب منحرفه نباشیم . کلیت کار اینه که من نظراتی رو که پیرامون امام زمان و مکاتب انحرافی هست براتون بیان می کنم . بعد دیگه خودمون رو در جامعه تطبیق می دیم ببینیم آیا در این مکاتب قرار داریم یا نه ؟ مکاتب انحرافی که پیرامون آقا امام زمان (عج) یه سری عقایدی دارند من عقاید رهبرانشون رو می گم ، اسم رهبرشون رو هم من می دونم ، کتابش رو مطالعه کردم منتهای مراتب نه اسم کتاب رو می یارم و نه اسم نویسنده و رهبر اون مکتب رو . و همین جا عرض می کنم خدمتتون که خیلی از انحرافات صداقت هم داخلش هست ، یعنی الزاماً هر انسان منحرف یک انسان کاذبی نیست . صداقت داره ، بعضی جاهلند ، بعضی مقصرند ، و الزاماً این طوری نیست که بنده یه حرفی زدم و حرف بد بود خودم هم آدم بدی هستم . اولین مطلبی که باید خدمتتون بگم تکیة بیش از حد بر امام زمان (عج) هست ، به طوری که از بقیه مسائل جامعه انسان غافل بشود ، تکیه بیش از حد بر امام زمان (عج) یعنی ، فقط بنده منبربرم از اول تا آخرش داستان بگم ، گریه بگیرم ، اشک بگیرم ، هیچ اشاره ای نکنم که مستمعی که الان اومده اینجا پای منبر من نشسته ، آیا من از زندگیش خبر دارم ؟ آیا اون در زندگی عدالت داره ؟ آیا اهل انفاق هست ؟ مستمعی که الان پای منبر من هستی ، پای فلان خوابِ دروغ ، گریه می کنی ، خمست رو دادی یا نه ؟ یه جایی ما رو دعوت کردند یه بزرگواری هم سفارش کرده بود که من برم ، گفتیم چشم ! گفتم : آقا ! من می رم ، ولی صحبتهایی که می خوام بکنم ، مبتلا به هست ، من اون دردی رو که ببینم می گم ، اینها من رو تحمل نمی کنند ! گفت : نه ، شما برو ، گفتم : چشم ! گفتند : شما الحمدلله می تونید اونجا جذب هم بکنید . گفتم : آقا اینها مشکل دارن ، جذب نمی شوند ، به قول حضرت علی (ع) جذب اینها یعنی : اون پولهای حرامی که برای کابین زنهاشون دادند باید خارج بشه ، حاضرید ؟ گفت : آقا شما برو حرف دین رو بزن . خیلی خُب ، شب اول رفتیم ، استاد بزرگوارمون هم همراهمون بود ، ایشون پای منبر نشسته بودند و خیلی هم بعد از منبر تعریف کردند . وقتی می خواستم بیام بیرون ،‌ گفتم : حاج آقا چیزی نگفتند ؟ گفت : اِی آقا ! شما چرا اینجورید ؟! به مردم سوء ظن دارید ، اینها مشکلی ندارند ، اینها آدمهای خوبی هستند ، گفتم : خیلی خُب ، فردا شب یه کمی منبر داغ تر شد ، این استادمون هم همراهمون نبود ، من داشتم می یومدم بیرون ، دیدم دو نفر دارن از پشت سرم می یان ، گفتند : حاج آقا یه عرض کوچیک خدمتتون داشتیم ! گفتم : بفرمائید ، گفتند : والله ! ما یه نذر 5 شبه داشتیم ، دیشب خواب دیدیم ، گفتیم این نذره رو دو شب بیشتر نگیریم ، سه شب دیگه اش نشد ! باعث شرمندگی ، این هم پاکت خدمت شما !! گفتم : والله من ، اولاً : پاکت نمی گیرم ، ثانیاً : نذرتون قبول ! من نظرم این بود که شما نذرتون هیچ شبه است ! اون بنده خدا گوش نداد ، وگرنه من از اول می دونستم . ما گفتیم برای اینجا آدمهای خوبی نیستیم . اتفاقاً سه شب بعد رو هم گرفته بودند ، یه کسی اومده بود داستان امام زمان (عج) رو گفته بود ، که آقا اومده ، اینجوری کرده ، قربون خالش برم و . . . کاری هم نداشته که کسی که نشسته دینت حقیقیه ؟ ظاهریه ؟ و مسأله هم حل شده بود خدا هم انشاءالله ازشون قبول کنه !! و بعد تکیه بیش از حد هیچ توجهی نمی کنه ، مثلاً تمام هم و غمش رو بذاره که دشمنان امام زمان (عج) رو شناسایی کنه ، یه بزرگواری نقل می کرد : توی مشهد ، اوایل انقلاب مردم تو خیابون ، داد ، فریاد ، شعار ، مرگ بر آمریکا ، مرگ بر اسرائیل ، یکی از همون افرادی که من کامل می شناسمش ، اومده بود گفته بود : آقا خودتون رو مسخره کردید ؟! منکرات تموم حرم رو برداشته ، اگر خیلی راست می گید برید دم در حرم وایسید ، اینهایی که ریش هاشون رو با تیغ زدند رو بزنید ، نذارید بیان داخل حرم ! ببینید ! این تمام درد جامعه رو توی این می بینه ! مشهد مرکز این طور صحبتها هست . تمام بزرگان این طایفه مال مشهد هستند ، همین الانش هم در مشهد هستند . تمام چیزهایی که در کشور انجام می شه تحت این لوا ، خُطباش مشهدی هستند . اصلاً اینها گوشت ، خون و استخونشون توی یه محیطی و حتی در یک محله ای هست که صبح تا شب کارشون همینه . همونجا رشد و نمو پیدا کردند فقط امام زمان (عج) رو قبول دارند ، اوایل انقلاب عکس حضرت امام (ره) رو هم در مغازه هاشون نمی زدند . هر که یه حرفی می زد ، می گفتند : عکس امام (ره) رو هم که زیاد دارید می زنید ! نام امام زمان (عج) داره تحت الشعاع واقع می شه . شهید هاشم نژاد ( خدا رحمت شون کنه ) رفتند رو منبر گفتند : آقا جون ! اسم امام زمان (عج) رو بالا بگذارید ، عکس امام (ره) رو زیرش بزنید . تموم شد رفت ! یه ایرادهای خیلی مسخره که شما چرا وقتی اسم امام (ره) می یاد سه بار صلوات می فرستید ؟ مگه صلوات برای امامه ؟! خُب مال پیغمبر (ص) هست دیگه . اینها حساسیت خیلی زیاد داشتند و دارند . هیچ کاری ندارند که آقا شاه داره مملکت رو تا ته می خوره . امام زمان (عج) این رو می خواد ؟ امام زمان (عج) انجام وظیفه رو می خواد ، دوم تقیه : تقیه یکی از شعارهای این بزرگواران ( ! ) هست ، اینکه می گم بزرگواران برای اینکه صداقتی که در بعضی از اینها من دیدم ، ممکنه باعث بشه که اینها به بهشت هم بروند . ( البته من مقایسه نمی خوام بکنم ،‌ این روایت رو می خوام خدمتتون بگم که حضرت علی (ع) فرمودند : خوارج رو فقط من می تونم بکشم ، بعد از من هم نکشید و بعد فرمودند اصحاب جنگ نهروان خیلی هاشون رفتند بهشت ـ اونهایی که من کشتم ـ‌ ) خیلی از اینها ما باید رعایت ادب و انصاف رو در برخورد باهاشون داشته باشیم . خیلی از اینها عقیده شون این هست که شیعه باید تقیه کنه . من عبارت رو از رو براتون می خونم : می فرمایند : هر مبارزه ای نیرو رو تلف می کنه و نیرویی که قراره صرفِ امام زمان (عج) بشه نباید تلف شود و بر خواهران و برادران لازم است از علنی کردن و مبارزة به ظاهر خودداری کنند . اسم این رو می گذارند ” تقیه ” ! کما اینکه اون زمان صدای امام زمان (عج) می زدند و هیچ کاری به اسرائیل و آمریکا و . . . نداشتند ، داد مخالفت با مخالفین امام زمان (عج) رو می زدند . بعد از انقلاب هم دقیقاً همین طورشد . یعنی این دفعه برگشتند ، و دارند تقیه می کنند . الان مقام معظم رهبری ؟ چاکرشم ! امام (ره) ؟ نوکرشیم ! شهداء ؟ عالی ! ولی تو جلسات خصوصی و در تفکراتشون یه سمت و سویی می دهند کما اینکه این صحبت هایی که گفتم جدیداً دیگه نمی کنند . جدیداً یه مقداری پررو تر هم شدند ، یه . . . . . سوقی می دهند که خود به خود یه انسان به انسانی تبدیل می شه که استعمار می خواد . یه انسان بی بخاری که هیچ کاری به کسی نداره ، فقط امام زمان (عج) رو می خواد . داستان ، خواب ، گریه ، دعای ندبه ، دعای عهد . وظایف در عهد انتظار : یکی از بزرگترین اونها در کتاب خودش این وظایف رو برمی شماره (از روی کتاب ) براتون می خونم : 1 ـ نیّات . ممکنه انسان یکی از نوارهاشون رو که گوش می ده هیچ مشکلی هم نداشته باشه ( که داره برای اهل فنش داره ) من امروز با یکی از بزرگان که اگر اسم بیارم همه قبولش داریم ، مشورت می کردم ، می گفت : من هر نواری از فلانی گوش می دم توش مشکل پیدا می کنم ، من صلاح ندونستم شاگردان خودم اینجا شرکت کنند . بعد از انقلاب هم همین طور شد . اصلاً اینها ترس رو با تقیه اشتباه گرفتند . منبر داشتند همه چیز می گفت ، تا ما می رفتیم لحن صحبت عوض می شد ، اسمش رو می گذاشتند تقیه . از چهار تا بچه هم می ترسیدند . این روال اینهاست . نیت اینهاست . من گفتم دوره زمونه دوره زمونه ای هست که باید بگی : ” اُنظُر مَن قال ” ببین کی داره حرف می زنه ؟ 2 ـ بعد اینها معتقدند دین و سیاست با همدیگه قابل جمع نیستند . خوب دقت کنید ، دین و سیاست ! ( اینهایی که من دارم می گم برای اینه که فردا هر بدبخت بیچاره ای که اسم امام زمان (عج) رو آورد ، بهش تهمت نزنید ، ) این تفکرات اینهاست . اینها روش کار شده ، در مرام نامة یکی از تشکلاتی که با این قضیه کار می کنه (آدرس دقیقش اینجا هست و من نمی خونم ) در یکی از تبصره ها اومده : ” این تشکل به هیچ وجه در امور سیاست دخالت نخواهد داشت و کلیه اعضاء مکلف هستند که در امور سیاسی دخالت نکنند . ” اون زمان شاه بود که نباید در سیاست دخالت می کردند ، چون در امور سیاسی دخالت کردن یعنی ساواک و شکنجه . الان که اینجور نیست ، الان دیگه اشکال نداره ، الان که ساواک نیست ، شکنجه هم نیست ، یه کم بازتر بشه حرف سیاسی هم می زنند . این برمی گرده به اون تقیه و اشتباه گرفتن مسأله . تقیه و ترس ! بعد که حضرت امام (ره) رسماً فرمودند : جدا کردن دین از سیاست یعنی قیام بر ضد اسلام . ( اینکه ما می گیم سیاسی صحبت نمی کنیم یعنی اینکه خطی ، جناحی صحبت نمی کنیم ) همین الان رئیس کل سیاست جهان شیعه ، یعنی رهبر معظم انقلاب می فرماید : ” در جناح بازی ها وارد نشوید ! ” ما این کار رو نمی کنیم اما سیاستهای کلی رو که ما هیچ وقت اعمال نکردیم ، ما تو مجلس شورای اسلامی اعلام نمی کنیم به کی رأی بدیم ، تو ریاست جمهوری اعلام نمی کنیم ، برای اینکه رهبر بزرگ انقلاب خودشون فرمودند : ” مرکز تجمع های شما ، مرکز اشتراک های شما باشه ” اما اعتقاد خودمون رو داشته باشیم . بنده از اینجا که بیرون می رم سیاسی هستم ، برای خودم کار دارم ، اصلاً همین کار عقیدتیِ ما خودش یه سیاست هست . عرض کردم تو بحث مسؤولیت خواهرها و برادرها که دینی کردن جوانها یعنی سیاسی کردن اونها . دینی کردنشون یعنی ” الذین جاهدوا فینا و لنهدینّهم سُبلنا ” خداوند هم می گه از کدوم طرف برو . پایه اعتقادی مون رو داریم می گیم . 3 ـ تکیه بر خواب ، انگار که اصلاً دین اسلام پایه اش بر خواب هست ؟! اصلاً خواب حجت نیست . شش ماهی یکبار من می خوام یه خوابی تعریف کنم ، با ده تا مقدمه . خواب که حجت نیست ، خواب معمولاً چیزهایی هست که من دوست دارم ببینم . اصلاً آیا دینمون برای ارائه منطق چیزی کم داره که دائم تو خواب تعریف می کنی ؟ که بعد پشت سر ما بگن که بابا اینها دینشون یا خواب خالة فلانیه یا خواب آبجی فلانیه ؟ این شد دین ؟ مثلاً اوایل انقلاب سال 58 یکی از همین ها روی منبر با کلی گریه ، گفته بود : آقا دیشب امام زمان (عج) رو یکی از عزیزان در خواب دیده ، یه عزیز موثق . امام زمان (عج) فرمودند : که کشتی من به گل نشسته ! که باز اینجا هم شهید هاشم نژاد اینها رو رسوا کرد ، فریاد زد : اون امام زمان (عج) نبود ، کارتر بوده ، کشتی اسرائیل به گل نشسته ، تازه کشتی امام زمان (عج) راه افتاده ! حالا این خواب رو من ببینم آیا این حجته ؟ بر طبق همین خوابها اینها اعلام به خط مشی برای سیاست و حکومت و . . . می کنند این یه بعد دیگه . 4 ـ بعد دیگه در بحث وظایف در عهد انتظار : حکومت ، آقا یه تفکر انقلابی هست که می گه : باید دست رو دست بگذاریم تا جهان پر از ظلم بشه تا امام زمان (عج) ظهور کنه ، اگه ما ظلم و جرم رو پاک کنیم زمینه های ظهور امام زمان (عج) رو پاک کردیم . این تفکر خیلی انحرافی هست . و می شه گفت طرفداری نداره ، نه بین ما که هیچ جای دیگه هم طرفدار نداره و معمولاً تا می گن : فلانی همچین حرفی زده سریع در مقابلش جبهه می گیرند . این نظرشون در مورد حکومت رو خوب دقت کنید ! می گن : در غیاب معصوم (ع) حکومتی که تحت لوای ولایته ، تحت لوای یک حاکم شهر باشه ، نمی شه تشکیل بشه ، عین جمله ای که بزرگشون گفته : ” نمی شود جان ، مال ، ناموس مردم را به دست کسی سپرد که اشتباه می کنه ! ” این پشتش یه تفکر خوابیده ، روی این باید ساعتها بحث کرد . اون حرف که اصلاً جوابش مشخص هست که می گن : آقا حکومت اسلامی در غیاب معصوم (ع) ، نمی تواند شکل بگیرد ، یا اینکه می گن اگر شکل بگیره با شکست مواجه می شود . که روایت هایی از جمله مقدمه صحیفه سجادیه یه تیکه ای هست که اینها رو همه توضیح داده و روی این بحث شده ، کتابهایی نوشته شده ، من اونها رو نمی تونم باز کنم هم از سطح جلسه بالاتر هست ، هم شاید مورد نیاز نباشه . اینها می گن : این طوری هر حکومتی که در زمان غیر معصوم تشکیل بشود این به اصطلاح محکوم است . مثالهایی مثل قیامهای زیدیه رو می زنند ، که اینها مع الفارغ هست . اینها نظرشون اینه می گن : عصمت اولین شرط حکومت اسلامی است و بعد عدالت با عدالت تنها نمی شود حکومت تشکیل داد . مجتهد عادل نمی تونه حکومت تشکیل بده ، چون معصوم نیست ! ما اصلاً چه کار کنیم ؟ طالبان بشویم ؟ مثل افغانستان ، یا مثل جنوب لبنان ، ایالات متحده بشیم ، ترک ، لر ، بلوچ ، فارس به جون همدیگه بیفتند ؟ یعنی شما می گید : مملکت هیچ رهبر و حاکمی نداشته باشه برای این که ممکنه اشتباه کنه ؟ آیا در مسأله تقلید هم این رو قبول دارید ؟ مرجع تقلید قابل اشتباه نیست ؟ با حکمش نماز داری می خونی ، اگر فردا اشتباه کرده باشه ؟ مگه ما در اصول فقه مون نداریم که : اگر یک فقیه درست و مطابق با لوح محفوظ حکم بدهد مأجور هست و وظیفه اش را انجام می دهد و اگر حکم خلاف لوح محفوظ باشد ، باز هم مأجور است ، فرقی نمی کنه . وظیفه ما فعلاً این هست که از مجتهد جامع الشرایط تقلید کنیم . از ولی فقیه تقلید کنیم . اطاعت کنیم . برای اینکه مملکت قوام لازم داره ، ستون لازم داره ، پایه لازم داره ، استوانه لازم داره ، آیا باید دست روی دست بذاریم ، هیچ حکومتی تشکیل ندیم ؟ حکومتی مثل حکومت شاه باشه همون طوری بچرخونیم ؟یا بعضی هاشون می گن : ولی فقیه حکومت رو بگیره بده دست یکی دیگه ، باز اون خراب می کنه ، باز دوباره انقلاب کنیم ؟ آخه این چه بحثی هست ؟ (می گم ) اینها جای بحث داره ، نظر اینها هم این هست و هیچ وقت قائل به حکومت ولی فقیه نیستند . ولو به ظاهر ممکنه بگن ، البته به ظاهر هم من هنوز ندیدم ، یعنی اینقدرش رو دیگه تقیه نمی کنم . و بعد نظرات اینها : مقام معظم رهبری راجع به یکی از گروههای مشهورشون فرموده بودند : ” اینها همه مرتجعین فکری سابق هستند نه بیشتر و نه کمتر ! ” خُب اینها همونها هستند ، اینها احساس ضرورت نکردند ، اینها مطلب رو نگرفتند ، نمی دونند دنیا چه خبره ؟ و بعد انتظار ، اصلاً کلمه ” انتظار ” در لغت نامة اینها یه کلمه خرافی است ، در یکی از کتابهای خیلی مشهورشون می نویسند : انتظار برای شیعیان بر 5 پایه استوار است : 1 ـ تقلید از مجتهد جامع الشرایط ، در احکام فقه ، یعنی همین ولایت فقیه ، به ” محجور ” تعلق می گیره (دیوانه ، صغیر ) که این جدیداً باب شده . اینقدر داره ولایت رو محدود می کنه . این نظریه خیلی قدیمی هست این روباید قبلاً می گفتند . 2 ـ با همین لحن : ”غمگین بودن ! ” دومین وظیفه منتظر غمگین بودن از فراق امام زمان (عج) هست که چرا آقا نمی یاد ؟ 3 ـ دعا برای ظهور امام زمان (عج) ، خیلی هم خوبه ، دو تای اول هم خوب بود ، ما همیشه برای ظهور امام زمان (عج) دعا می کنیم . 4 ـ صدقه دادن ، برای سلامتی امام زمان (عج) ، 5 ـ انقیاد ، یعنی تحت قید بودن ، زمان را دست امام زمان (عج) دادن ، هر کاری می خواهد با جهان بکند خودش بکند ، یعنی با همین لحن و با همین کلمات من در کتابشون خوندم . کتابی که تحت عنوان همین مکاتب تدریس می شه . خُب این پنج تا هم درست بود ، حتی ما روایت داریم که هیچ وقت نگید که چرا آقا ظهور نمی کنید ؟ تو کار امام زمان (عج) فضولی نکنید ! از امام زمان (عج) گله نکن ، که آقا چرا ظهور نمی کنی ؟! معصوم (ع) می فرماید : خدایا مرا قرار نده از اونهایی که می گن چرا امام زمان (عج) ظهور نمی کنه ؟ انقیاد ، تقلید ، دعا ، صدقه ، غمگین بودن ! الحمدلله جوونهای این دوره و زمونه روشن هستند ، مطمئن هستم که این حرفها هیچ خریداری نداره ، به قول مقام معظم رهبری ، اینها همه مترجعین سابق هستند ، مال 1330 ، 1340 حرفهای خیلی قدیمی و از مد افتاده . بعد می گه : باید توفیق دیدار بده ، خوب دیدار کنی چی بگی ؟ بگی : من در زمان انتظار پنج تا وظیفه برای خودم مشخص کردم اینها رو انجام بدم ، تموم ! حکومت اسلامی تشکیل شد ، هیچ کمکی نکردم ، حالا من می گم بقیه نظراتشون رو راجع به جنگ و جهاد و غیره و غیره جنگ شد ، جهاد شد ، سرکوچه ما سه تا شهید داد ، بچه هامون از این ور ، اون رو می رفتند ، خونة این هم 4500 متر بود در فلان محلة مشهد شماره پلاکش رو من بلدم ، ده بار هم در خونه شون رفتم ، ده بار هم بچه هاش رو از امر به معروف و نهی از منکر خودم گرفتم که یا عرق خورده بودند یا معتاد بودند ، اینجوری بودند بعد هم گفتند آقا ! چرا با این همه ادعا تو خونة به این بزرگی زندگی می کنی ؟ گفته بود : ” مؤمنین می خوان یه جایی برای امام زمان (عج) گریه کنند من می خوام که راحت باشند ! ” این طایفه اول رو من تو مشهد اسم و آدرس و خونه هاشون رو بهتون بدم برید ببینید کجاها زندگی می کنند ؟! تو همین شیراز وقتی می یان چه کسانی پای منبر اینها می رن ؟ انتظار یعنی همین ؟! لذا روایتی که خیلی عجیبه و من یه بار براتون خوندم می فرماید : امام زمان (عج) وقتی ظهور می کنه خیلی ها جلوش می ایستند می گن : تو امام زمان (عج) نیستی ! حتی بعد خیلی از اینها می گن : تو اصلاً سید هم نیستی ، به امام زمان (عج) ‌توهین می کنند ، چرا ؟ چون یه عمر فکر می کرده امام زمان (عج) وقتی ظهور کنه کاری به کارش نداره ، هرچی می خواد بخوره ، هرچی می خواد ببره ، هرچی می خواد بگه ، و اونهایی که این طوری نیستند ، اون جوری که امام زمان (عج) رو ارائه می دهند ، مردم هم همین برداشت رو می کنند . پس چرا مستمعین و پامنبری ها در سال 79 اینطوری نیستند ؟ من دارم همین الان رو می گم ، اینها مال دهه 500 سال پیش نیستند ، اینها با این همه ثروت 2000 تومن برای جنگ کمک نکردند ، اطلاعیه چه فایده ای داره ؟ آقا بنده دیدم ، اینها این تیپی هستند . و بعد نکته آخر این که : امتحان واقعی پیش اومد و اینها مردود شدند ( از اینجا به بعد من هرچیز دارم می گم تو هیچ کتابی نوشته نشده ، من از بافتهای ذهنی خودم می گم ، چیزهایی که با چشم خودم دیدم و با گوش خودم شنیدم . ) اینها در زمان جنگ ، اول کار که اصلاً هیچ اقدامی نکردند ،‌ حتی الامکان به نیروهاشون گفتند : به جبهه نرید . در بحثی که تحت عنوان نظام در حکومت اسلامی بود خودشون گفتند که در زمان غیبت ، جهاد به مرحلة فعلیت نمی رسد ! فقط تو بخش دفاع می مونه ، مخصوصاً در سال 62 اصلاً‌ اینها جنگ رو حرام می دونستند که عین جمله شون هست : ”جهاد در زمان غیبت به فعلیت نمی رسد ” این اصلاً یه جمله مشهوری شده بود . خدا رحمت کنه بزرگانی که خیلی داغ با این مسائل برخورد می کردند . می گفتند : آقایون قبل از انقلاب سر یه پپسی کولا عالم و آدم رو به آتیش کشیده بودند که پپسی نخورید ! چقدر تبلیغات که پپسی رو ممنوع کردند مال بهایی ها هست و پولش به جیب بهائیت می ره . خیلی خُب قبول ، اما فقط دشمن ما پپسی هست ؟ بابا الان اسرائیل تو مملکت ما وزارت خانه ها رو گرفته ، چرا برای این هیچ چیزی نمی گی ؟ چقدر تبلیغات می کردند برای نوشابه های کانادا ، کوکا . تو مدارس بروشور پخش می کردند ، حتی به دروغ می گفتند تو پپسی الکل داره ، اصلاً اون زمان یه طرح تغذیه رایگان تو مدارس بود ، نوشابه کانادا ، کوکا می بردند پخش می کردند ، اینها می گفتند نخورید ، ذائقه ایرانی ، نوشابه ایرانی ، این شعارِ سابقه قدیمی داره ، اون زمان نوشابه های کانادا و کوکا مال آمریکا بود . اون رو دشمن می دونستند ، می گفتند چون بهائی اینها رو پخش می کنند باید جلوش رو بگیرید . همین ها دشمن که حمله کرد ، جهان ناموس ما رو داره زیر سؤال می بره ، تو سوسنگرد 50 نفر از دخترهای مردم رو دفن می کنند ، بمب می ریزند ، شیمیایی می پاشند ، اما همه ساکت شدند ، امان از یه تبلیغات مرتبی که بابا ! امام زمانی ها ! الان امام زمان (عج) تو جبهه هست ، برید کمک . و اگر هم برای جبهه نیرو می فرستادند ، نیروهایی می فرستادند که جبهه ها رو خراب کنند . دو نفر نیرو فرستادند ، ( این دو نفر الان هم تو مشهد هستند ، الحمدلله معمم نیستند ) اینها اومدند بلایی به سر ما آوردند که بچه ها تو چمن ها و علف ها سینه خیز می رفتند علف ها رو می خوردند که مثلاً اینجا رد پای امام زمان (عج) هست و الان ایشون از اینجا رد شدند . یه بار وارد سنگر شدم ، خواستیم نماز جماعت بخونیم ، نگاه کردم ببینم امام جماعت کیه ؟ به کی می خوایم اقتدا کنیم ؟ اِه ! هیچ کس نیست ! از یه نفر پرسیدم : آقا ببخشید ، امام جماعت کجاست ؟ خیلی آدم مخلصیه صف اول ایستاده ، یه کم جلوتر رفتم ، دیدم هیچ کس نیست ، تو یه سنگره 7 ، 8 ، 10 نفره ، این بچه های معصومِ رزمنده چه گریه ای هم تو نماز می کردند ، ما هم گریه مون گرفت ، بعد که تموم شد گفتم شاید اینها نماز میت دارن می خونند ، حتماً یکی جدیداً شهید شده دارن نماز وحشت براش می خونند ، گفتم : کسی شهید شده ؟ گفت : نه ، آقا اومده ! امام زمان (عج) این جلو بود نماز خوند ! گفتم : تو دیدیش ؟ گفت : نه ، فلانی دید . ( ما از همون بچگی هم فضول بودیم ، هم بدبین ) گفتم : ببخشید ، دستش رو گرفتم بردم دفتر اطلاعات گفتم : آقا این راست می گه یا دورغ ؟ اگه راست می گه همین الان معرفیش کنیم به حضرت امام (ره) ، بگیم آقا امام زمان (عج) تو جبهه اومده ، اگر دروغ می گه بخوابونید شلاقش بزنید ! این چه بساطیه ؟! بعد رفتیم دیدیم عطرهای سید جواد موسوی ( از عطر فروشهای بازار رضای مشهد ) رو تو چمن ها پاشیده بود ، بعد گفته بود این عطر یاس امام زمان (عج) هست ، از اینجا رد شده . اعتراف کرد ، شلاقش رو خورد و برگشت . من می خوام یه چنین کسانی صدسال سیاه جبهه نیان ! الان باز دوباره بساطشون راه افتاده ، من الان جدیداً خبر دارم همون بنده خدا الان با کت شلوار تفسیر قرآن می گه ! با این خرافاتها چه به روز بچه های جبهه آوردند . بعد هم یواش یواش خودشون مجبور شدند آوردند پشت میکروفن اعتراف کردند تا بچه ها قانع شدند . بچه معصوم 13 ، 14 ، 15 ساله ، غرق در معرفت معنویت و نورانیت هر کسی هرچی بگه قبول می کنه . خُب پس این گروهها می گن : چون حاکم اسلامی باید معصوم باشه ، حکم جهاد هم مختص به معصوم هست جهاد به فعلیت نمی رسه . مگر در مراحل ابتدایی و دفاعی ! عراق حمله کرد ؟ جوابش رو بدید ، وقتی رفت عقب بشینید نگاهش کنید ، حق حمله ندارید ! بنده خودم سال 65 پای منبر یکی از همین شخصیت ها که بعضاً شیراز هم می یاد ، نشسته بودم ، کل مجلس هم بچه های رزمنده بودند و مرخصی آمده بودیم ، یکی با چشم کور ، یکی با دست زخمی ، نشسته بودیم آقا صحبت شد ، آخرش گفتیم : آقا ببخشید جنگه ، ( مرحله دوم کربلای 5 بود ) یه یادی از شهداء ، یه دعایی برای رزمنده ها ، یه دعایی برای سلامتی امام ، گفت : آقا من رو منبر غیر از معصوم اسم هیچ کس رو نمی برم ! گفتیم : پس بی زحمت تشریف بیارید پائین ! اونی که تو داری اسمش رو می بری اصلاً معصوم نیست . هر کس که خوب صحبت کرد نباید پای صحبتش بشینید ، اصلاً مجلس اینها رو پر کردن حرامه ، قشنگ صحبت می کنه ؟ پس اگر شما زمان حضرت علی (ع) بودید حتماً می رفتید پای منبر عمروعاص می نشستید ! عمروعاص برای خودش خطیبی بود ، حتماً شما رو هم جذب می کرد ! مگه اینطوریه ؟! مگر بیان فقط مختص خوبهاست ؟ مگه بدها بیان ندارند ؟ مگه خسرو گل سرخین ( کمونیست ) تو دادگاهش حرفی نزد که من هم پای دادگاهش گریه کردم ؟ می تونیم بگیم خوب بود ؟ خیلی ها بیان دارند ، الان همه بیان دارند ، همه صحبتهای شیرین ، شیوا ، عالی ، کلام نافذ دارند . یه نگاه به زندگیشون کنید ، یه نگاه به عملکردشون کنید ، سال 65 ، 66 چه کار کردند ؟ حالا ترسیده دائم اسم امام (ره) و شهدا رو می یاره ، تو چی می دونی از شهدا ؟ تو برای شهدا برای این مملکت چکار کردی ؟ اگر دوبار تا حالا وزارت اطلاعات نگرفته بودت ، اگر تهدید نمی شدی که تا الان خلع لباس هم شده بودی ، همین دو کلام دعا رو هم نمی کردی . با این وضعیت نمی تونی روحانی بمونی . بنده شب قدر رفتم پای صبحت یکی از همین بزرگترهاشون ، ایشون شاید 700 تا دعا کرد ! یعنی 45 دقیقه مجلس ، بعد از یا الله ، یا الله ، 45 دقیقه داشت دعا می کرد و مردم هم آمین می گفتند ، زبونش خشک شد یه کلام اسم شهدا ء امام (ره) ، خانواده شهدا ، رهبر ، این ملت زجر کشیده رو بیاره . خدا شاهده من نشستم فقط گریه کردم که خدایا چقدر بعضی ها بی انصاف هستند ، اگر این بچه ها نبودند آیا الان دخترت توی مشهد سالم می موند ؟ این بچه ها رو نباید یاد کنی ؟ چقدر بی انصاف هستید ؟ چقدر نامردید ؟! امام زمان (عج) تو رو می خره ؟ تفکرات خشک مقدسه . می گه : سری که درد نمی کنه دستمال نبند ! یه گوشه بشین . مخصوصاً جدیداً حرفهاشون داره یکی می شه ، اونها هم دارن این رو می گن : آقا ! منکرات ! جامعه اینجوری شده ، فحشا این طوریه ، ارشاد اینطوریه ، اونها هم همین حرفها رو دارن می زنند ، با نیت های مختلف . اونها می خوان اسلام رو از بیخ و بن بزنند . ما انتقاد داریم می کنیم ، اونها دارن از این جناح بازیها و خط بازی ها گل می گیرند ، ما داریم دل می سوزونیم ، اینها اینگونه هستند و اینگونه بودند . من یه شعری براتون می خونم شاید از این منبر قوی تر باشه ، شاعری که عنایت بهش شده ، بچه رزمنده است ، رفیق خودمون هم هست ، اهل مشهده ، خودش تو درد بوده و این شعر رو گفته : و کسی گفت چنین گفت سفر سنگین است باد با غافله دیریست که سرسنگین است مقصد آهسته بپرسید که کسان می شنوند پرنگوئید که صاحب قفسان می شنوند خسته ای گفت که زاریم ز ما درگذرید هفت سرعائله داریم زما درگذرید چیست با گَرد سفر جز دل سرد آوردن سرِ بی درد خویش به درد آوردن و کسی گفت بخسبید فرج در پیش است کربلا را بگذارید که حج در پیش است گفت ایام برات است مبادا بروید وقت ذکر و صلوات است مبادا بروید گفت ما از حضراتیم به ما تکیه کنید مستجاب الدعواتیم به ما تکیه کنید گفت جنگ و جدل از مردِ دعا مپسندید ریگ در نعل فروهشته ما مپسندید بنشینید که آبی ز فراتی برسد مگر از اهل کَرَم خمس و زکاتی برسد سفره باید کرد ، اما عَلَم رفتن را روضه باید خواند تا آب برد دشمن را ( سفره باید کرد یعنی شکم دشمن رو سفره کنید اینها اینطوری می گفتند . این تفکرات منحرفی که عجیب روی اینها کار شده بود ) الغرض در همه غافله یک مرد نبود یا اگر بود شایسته نام مرد نبود آنچه آن پیر فروهشت ، جوانان خوردند گله را گرگ ندزدید ، شبانان خوردند! دیدید که اینها خودشون خوردند ، من همین شعر رو پای منبر یکی از همین ها خوندم آب شد . گفتم : ببخشید ما می خوایم بالای منبر روضه بخونیم ، گفت : آقا بفرمائید ! اومدیم این روضه رو خوندیم ، ملت هم دائم می گفت : احسنت ! آفرین ، باریک الله ! ای والله ! ( گله را گرگ ندزدید شبانان خوردند ! ) ( از اینجا به بعدش منجی ما ، امامِ ما حضرت امام (ره) بود ) یا محمد (ص)! همه جز پوچی تکرار نبود چهارده قرن عَلَم بود علمدار نبود و کسی گفت ، چنین گفت : کسی می آید مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید خسته منشینید که حُدیبیه جنینی دارد عاقبت صلح حسن (ع) جنگ حسینی دارد سفر دشت غریبی است نفس تازه کنید آخرین جنگ صلیبی ست نفس تازه کنید ای عمر با قیام نشستن مخالف هستم با غیر تیغ هرچه که آهن مخالف هستم این سر سلامت است ولی کاش کاین نبْوَد من با سری که سرگردن مخالف هستم با حق اگر نه در پی تکبیر دشمن هستم با سنگ اگر نه با سنگ سلاخن مخالف هستم این شیعه است ! شیعه ما دین تکامل ، دین قیام ، دین تکان خوردن ، دین عروج ، دین معراج کنون است . شیعیان ما ثابت کردند که امام زمان (عج) کجاست ؟ امام زمان (عج) پرچم الله اکبر خط اول جبهة شلمچه را دستش داشت ،به همین راحتی ! هر غلطی می خوام بکنم که امام زمان (عج) فقط از صبح تا شب به خواب من بیاد ؟ امام زمان (عج) شیعه ای می خواد که بجنبه ، شیعه ای می خواد موج باشه . ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست وقتی که مردیم اون وقت آسوده می شویم ( عدم ما ) حتی در روایات داره که وقتی شیعه واقعی می میره تو رجعت برمی گرده ، می گه من هنوز کارم مونده . و اینگونه با مکتب امام زمان (عج) به شکل خرافی برخورد کردند . و الحمدلله رب العالمین امتحان انقلاب و جنگ نمرة مردمی به این طایفه داد . حالا به هر اسمی می خوان باشند . و الحمدلله خیلی از جوانهای ما پویا شدند منتهی من تأکیدم این هست که عزیزان من توجه داشته باشند که پای صحبت چه کسی می نشینند ، از کجا خط می گیرند ؟ امام زمان (عج) از شما توقع داره ، جاهایی که به ایشون توهین می شه ، جاهایی که دارن انحراف رو ترویج می دهند ، اینها رو باهاش برخورد کنید ، مقابله کنید . بزارید اینها دلشون خوش باشه . یه دفعه چشم باز کنند : ” هذه جهنم التی کنتم توعدون ” یک عمر جوانهای ما تکه تکه شدند ، پاره پاره شدند ، تو جبهه خون دل خوردند و تو نشستی دعای ندبه خوندی ! دعای عهد خوندی ! عهد بستی که یاران امام زمان (عج) را یاری نکنی ! عهد کردی که دائم مردم رو به این سمت سوق بدی که برید تو بیابونها امام زمان (عج) رو بگردید پیدا کنید . ما خودمون اهل روضه هستیم ، ما خودمون دیوونه روضه هستیم ،‌ عشقِ ما حسین (ع) هست ، اما گاه عمل مرد جنگ هستیم ، انشاءالله گاه عمل تو گودیم . یک گوشه ننشستیم که بگیم آقا امام زمان (عج) می یاد و درست می شه ، ما هم دعا می کنیم ، اعتقاد ما این هست اون مدینه فاضله ای که انشاءالله قرار هست در جهان حاکم بشه ، تا امام زمان (عج) نیاد تشکیل نمی شه . ابزار می خواد ، منتهی ابزارش رو باید من و شما تهیه کنیم . یکی از همین آقایون هفته ای سه جلسه برای بچه اش کلاس شمشیر گذاشته ! می گه : ” جنگ با شمشیر رو باید یاد بگیره ، امام زمان (عج) که می یاد شمشیر زن می خواد ! ” می خواد در رکاب امام زمان (عج) شمشیر بزنه ! این حرفها چیه ؟! اینقدر خرافی عمل می کنند ! بعضی ها این طوری هستند یه کارهای خرافی ، و به قول استاد بزرگوارمون حضرت آیت الله فاطمی نیا یه سؤالهای عجیبی رو مطرح می کنند و ساعتها و هفته ها روش بحث می کنند . مثلاً : امام زمان (عج) الان چند سالشون هست ؟ مرحوم آقای مولوی که از دنیا رفته بودند ( از بزرگان مشهد ) حضرت آقای صدیقی ( ایشون یکی از بزرگان و از منبری های خوب تهران هستند که دفتر مقام معظم رهبری هم منبر دارند ) ایشون نقل می کرد می گفت : با خودم گفتم : مولوی از دنیا رفته ، سریع برو به تشییع جنازه اش برس ! محاله که امام زمان (عج) اونجا نباشه ، می گفت : رفتم مشهد ، وارد شدم ، از اول مجلس ، توی نماز میت ، توی تشییع جنازه که از خیابون خسروی به سمت حرم می رفتیم همین جور دنبال امام زمان (عج) می گشتم ، هرچی گشتم پیدا نکردم ، رفتم حرم ، وارد حرم امام رضا (ع) که شدم گفتم : یا امام رضا (ع) ! این همه راه برای دیدنِ آقا اومدم ، چه اشکالی داره ما هم آقا رو ببینیم ؟ وظیفه مون رو که انجام دادیم . یه نگاهی ، یه لحظه هم که شده ، من آقا رو ببینم ! می گفت : چمبره زده بودم ، همین طور غمزده نشسته بودم ، دیدم یه جوانی از جلوم رد شد . تمام وجودش اشک و گریه بود ، نورانی و خوش سیما ! دلم گفت : به این جوان بگو : ” چته ؟ ” دویدم به طرفش ، گفتم : آقا چی شده ؟ یه نگاهی به من کرد ، خیلی بی مقدمه گفت : شما آقای صدیقی هستید ؟ گفتم : بله ، گفت : امام زمان (عج) سلامِت رو رسوند گفت : انشاءالله دفعه بعد ! ( ایشون می گفت من هنوز هم ندیدم ) ازش پرسیدم : خُب قضیه چی بود ؟ گفت : آقا من به این نیت صبح اومدم گفتم امام زمان (عج) در این تشییع جنازه هست ، هرچی دنبال آقا گشتم کمتر پیداش کردم ، چشمم افتاد به گنبد قشنگ امام رضا (ع) گفتم : یا امام رضا (ع) چرا این پسرت به من نامهربونی می کنه ؟ من جوون هستم ، شهوتم رو هم کشتم ، پا روی نفسم گذاشتم ، گناه نمی کنم ، جبهه ام رو رفتم ، کارهام رو کردم ، چه اشکالی داره یه بار بدها هم ایشون رو ببینند . می گفت : این رو که گفتم ، یه وقت دیدم یه آقایی دست گذاشت روی دوشم ، گفت : چی می گی ؟! با کی هستی ؟! گفتم : آقا با پسر فاطمه (س) هستم ، با شما کاری ندارم . گفت : پسر فاطمه (س) این وره ، به من نگاه کن ! می گفت : الله اکبر !! نگاه کردم ، دیدم به به ! یه آقایی اَمامه مشکی کوچک روی سرش گذاشته ، یه شال سبز کوچیک و باریک دور گردنش انداخته ، از چشمهاش اشک سرازیره ، زیر تابوتِ مرحوم مولوی رو گرفته ! به به ! چه صفایی داره ؟! یا امام رضا (ع) ! می شه تشییع جنازه ما هم آقا (عج) بیاد ؟! یه مرتبه می بینی یه دست مهربونی اومد زیر تابوتت رو گرفت !



 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 109 بازدید
    بازدید دیروز: 336
    کل بازدیدها: 698283 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • موضوع درباره امام زمان
    رضایت از خدا و از زندگی
    شرح دعای صحیفه
    شهدا از دیدگاههای مختلف
    امام سجاد و سختیهای بزرگ
    امام سجاد و جدش رسول الله
    امام سجاد و پناه به خدا
    امام سجاد و روز شب
    امام سجاد و فرشتگان
    حکایات هاشمی نژاد-400حکایت
    حکایات فاطمی نیا-100 حکایت
    حکایات استاد دانشمند-120 حکایت
    حکایات شیخ احمدکافی_60حکایت
    حکایات انصاریان_120حکایت
    حکایات مرحوم فلسفی_ 45حکایت
    حکایات شهید دستغیب_ 50 حکایت
    متن حکایات علامه حلی_10حکایت
    متن6حکایت از شیخ صدوق
    متن حکایاتی از شیخ عباس قمی_ره
    متن حکایات شیخ مرتضی انصاری
    وصال یار(1)
    وصال یار(3)
    وصال یار(2)
    وصال یار(4)
    وصال یار (5)
    وصال یار (6)
    یقین و محبت (1)
    یقین و محبت(2)
    یقین و محبت (3)
    یقین و محبت (4)
    هیئت علیه هیئت
    ملکوت انسان (1؛2؛3)
    مکتب عشق
    آسمانی شدن
    جهاد علمی
    توبه
    اخلاق کریمان
    موفقیت و سعادت
    متفرقه ها-مهم
    دید ما نسبت به مردم
    عمل به فرهنگ شهادت
    لینک ارگانهای مختلف و مراکز گوناگون
    هر چه می خواهد دل تنگت بپرس
    دانلود شبهات وهابیت و مسائل مربوطه
    فتاوای خنده دار و مستند وهابیها
    حکایت مختلف شخصیه دیدن داره ها
    تصاویر موضوعی
    افتخار خدمت به مردم(1؛2؛3)
    حرف حساب اینجاست...
    دانلود سخنرانی های حضرت امام خمینی
    منبر های آقای فاطمی نیاء-72 منبر
    منبر های آقای دانشمند
    منبر آقاتهرانی
    منبر آقای صدیقی
    منبر علامه مصباح یزدی
    منبر مرحوم فلسفی
    منبر مرحوم کافی
    منبر استاد مردانی
    منبر حجه الاسلام هاشمی نژاد
    پیرامون امام زمان-آیه الله ناصری
    طب قرانی-استاد خدادادی
    طب اسلامی -دکتر روازاده
    شخصی هاش این توست
    اخلاق(آقا تهرانی)
    شیعه...
    عکسها به سلیقه من...
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •